معنی نغمه سنجی - جستجوی لغت در جدول جو

نغمه سنجی

لغت نامه دهخدا

در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده شناسی، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق

در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشِکافی، خُرده بینی، خُرده کاری، خُرده شِناسی، خُرده گیری، خُرده دانی، نازُک بینی، نازُک اَندیشی، نُکته دانی، ژَرف یابی، ژَرف بینی، ژَرف نِگَری، غَوررَسی، مُداقَّه، تَدقیق، تَعَمُّق

فرهنگ فارسی عمید

نغمه سنج

(گُ تَ)

نغمه سرا: نخلبندان حدایق اخبارو نغمه سنجان بساتین اسحار. (حبیب السیر ج 3 ص 2)

لغت نامه دهخدا

نکته سنجی

(نُ تَ / تِ سَ)

عمل نکته سنج. رجوع به نکته سنج شود:
آنجا که درس و بحث جنون در میان بود
نوبت به نکته سنجی مجنون نمی دهیم.
طالب (از آنندراج).
، سنجیدگی در سخن و دقت در آن. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

نغمه سرای

(گُ)

نغمه سرا:
همه پشت پیلان پر از کوس و نای
در و دشت پر بانگ نغمه سرای.
فردوسی.
مرغ زیرک نشود در چمنش نغمه سرای
هر بهاری که به دنبال خزانی دارد.
حافظ

لغت نامه دهخدا

نغمه سازی

(نَ مَ / مِ)

عمل نغمه ساز. رجوع به نغمه ساز شود

لغت نامه دهخدا

نغمه زنی

(نَ مَ / مِ زَ)

عمل نغمه زن. رجوع به نغمه زن شود